هفته 36
دختر قشنگم هفته 36 هم امشب تموم میشه کم کم شمارش معکوس شروع میشه
همه و همه منتظر اومدن شما هستن...
و بیشتر از همه من و بابایی.
خاله فاطی که الان دو هفته ای یک بار میاد خونه عزیز گفته بنیتا بیاد من هر هفته میام توام باید بیای
که عشقمو ببینم اخه خاله فاطی خونش از ما دوره کرج زندگی میکنه از طرفی هم متاسفانه نمیتونه
نی نی دار بشه و میدونم چقدر سخته اما عاشق شماست و هر لحظه با اس ام اس و زنگ حالتو از
من میپرسه ... امروز روز همایش شیرخوارگان حسینی بود کلی برای خاله و برای همه کسایی که
منتظر. نی نی هستن یا نی نی هاشون مریضه دعا کردم یه عالمه گریه کردم مامانی .. سلامتی شما
رو هم خواستم که سالم بهم برسونتت...
عزیز دلم دیگه این روزها هم واسه مامانی خوابیدن سخت شده هم بقیه کارها ... سعی میکنم
با بابایی زیاد برم پیاده روی که برای زایمان اماده باشم اما خب زود کمرم درد میگیره ...
هر لحظه به یادتم قند عسلم ..