بنیتا بنیتا ، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

دختر پاییزی من

بدون عنوان

1392/8/4 17:41
نویسنده : ماماسی
703 بازدید
اشتراک گذاری

دختر عزیزم بهونه زندگیم سلام ...

خیلی وقت بود نشده بود بیام برات بنویسم نتم هم شارژ نداشت ...

امروز بابایی رفت و برام وصلش کرد چون خودش هم شبکار هست نگران بود تنها حوصلم سر نره و

حداقل نت داشته باشم ...

سه هفته بود که بابایی شبکاری نداشت و خیلی خوب بود اما مثل همیشه زود گذشت و تموم شد

و امروز باز ...

هفته ی قبل روز 5شنبه روز عید غدیر عصرش عزیز جون و خاله ها اومدن تا سیسمونی چیده شده

شما رو ببینن چون همه رو تو خونه خودمون جمع کرده بودیم ندیده بودن ...

خاله ها اومدن خودشون همه کارها رو کردن و از خودشون پذیرایی کردن ... و حسابی هم از دیدن

وسایل شما ذوق کردن و واسه هر تیکه اش کلی جیغ جیغ کردن و قربون صدقه ات رفتن عزیزم ...

خاله ها بی صبرانه منتظر اومدنت هستن و... هی به شکمم دست میزدن و ذوق میکردن ...

حدود سه ساعت خونه ما بودن و برای شام رفتن خونه عزیز ...

روز خیلی خوبی بود ...

یه کیک کوچیک هم گرفته بود بابایی چون مهمونا کم بودن دیگه از قبل سفارش ندادیم ...

عکس گیفتاتم که. به خاله هات دادم برات میزارم ...

یه یادگاری کوچولو چون جشن آنچنانی نداشتیم ...

فرداش هم روز جمعه مامان و بابای بابایی و عموهات اومدن شام خونمون که من کارهای پشت

صحنه رو بیشتر کردم و بابایی توپذیرایی خیلی کمکم کرد دستش درد نکنه ...

راستی عزیز دلم اسم قشنگ شما رو هم به خاله ها و مادربزرگ ها گفتیم اما قرار شد فعلا

بقیه فامیل تا روز تولدت چیزی نفهمن ...

وای عشق من توی دل مامانی پر از حرفه ... کی دنیا میای باهات درد دل کنم نفسم ؟

این روزا دیگه حسابی داری بزرگ میشی با هر تکون خوردنت شکمم یه شکلی میشه ... بعضیی

روزا خودتو سفت میکنی یه طرف شکمم و با بابایی کلی میخندیم و ذوق میکنیم ...

هر کی منو می بینه میگه چرا لاغر شدی همه میگن مثل قبل بارداریت شدی فقط شکم داری ...

نمیدونم چرا ...

 

این عکس اویز تختت هست که وصلش کردیم عزیزم ..

اینم عکس کیکی که بابایی گرفته

 

اینم عکس گیفت هات که به خاله ها و بقیه دادم البته میگم مهمونی اونجوری که نبود فقط خودمون

بودیم ...

اما دوست داشتم یه چیزی بهشون بدیم از طرف تو

 

البته پشتشون روی مقواهای رنگی قلب شکل. که خودم درست کردم برای هر خاله یه پیغام نوشتم

از طرف تو اما خب یادم رفت عکس بگیرم...

دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان دخمل طلا
4 آبان 92 17:51
به به چه گيفت هاي خوشگلي دست مامان و باباي بنيتا گلي درد نكنه انشالله بياد و با تن سالم از همه ي وسايلاش استفاده كنه
باران
5 آبان 92 7:53
سلام عزيزم خوشحالم که روزاي به اين خوبي رو کنار خانواده اتون تجربه ميکنيد به نظر من زياد به حرف ديگران درباره لاغر يا چاق شدن توجه نکنيد اصلي ني ني نازته که سالم و سلامت هستش، شما تحت نظر پزشک هستيد پس اصلا به دلتون بد نياريد در ضمن گيفت هاي خيلي خوشگلي هستن دست بنيتا درد نکنه
مامان زیبا
6 آبان 92 0:41
چه گیفتای خوشگلی امیدوارم همیشه در کنار هم خوش و خرم باشید
مامان تینا و رایان
6 آبان 92 12:03
گیفت ها رو خودت درست کردی عزیزم؟خیلی بامزه شده.جنسش چیه؟من هم وقتی باردار بودم لاغر میشدم.ولی نگران نباش بچه وزن میگیره..ایشالا به سلامتی دنیا میاد و بغلش میکنی
ارغنون
8 آبان 92 8:19
واي عزيزم به سلامتي باشه انشالله. انشالله بنيتا جون به زودي بياد و تمام اتاق و وسايل به اين خوشگليش رو بهم بريزه!‌ چه گيفت هاي خوشگلي!! به ما نميدي مامان كيارا!!! خوش به حالت كه بالاخره اتاق بنيتا خانوم رو كامل چيدي. ني ني من كه طفلي هنوز هيچيش آماده نيست! معلومم نيست كه تا به دنيا اومدنش اصلا اتاق دار ميشه يا نه؟!‌ راستي عزيزم چرا لاغر؟؟!! همه تو بارداري چاق ميشن انوقت شما لاغر شدي؟؟!‌ چكار داري با خودت ميكني دختر؟!!!!‌
ارام
8 آبان 92 20:10
چه مامان و بابای خوش ذوقی دا همتون رو برای هم نگه داره
خاله
10 آبان 92 15:16
مبارکه....................... سلام مامانی وب دختری آپ شده بدو بیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا